گفتوگو | "سینمای ایران" فیلمنامهنویس حوزوی میخواهد
اشاره: هنر یکی از مواهب الهی است و روزنه ای است برای بیان حقیقت. در طول تاریخ اسلام همواره از این ابزار برای رساندن پیام الهی استفاده می شد. با پیروزی انقلاب اسلامی توجه به هنر خصوصا هنرهای تصویری قوت بیشتری گرفت تا آنجا که طلاب علوم دینی به عنوان مبلغان شریعت الهی، به صورت آکادمیک این علوم را فرا گرفته و اثرات فاخری تولید کردند.
هنر فیلمنامه نویسی یکی از همان هنرهایی است که مبلغ اسلام می تواند از آن برای انتشار دین حق استفاده کند.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، گفتوگویی با حجت الاسلام مهدی کریمی خوزانی، نویسنده کتاب ساختار و شخصیت در فیلمنامه ترتیب داده است که تقدیم خوانندگان گرامی می شود.
رسا ـ کمی درباره کتاب خودتان و ویژگی های آن توضیح دهید.
این کتاب ساختار و شخصیت در فیلمنامه نام دارد که درباره نام موضوع خود کتاب بحث می کند. در این کتاب سعی شده است تا بیشترین مطالبی که در مورد ساختار آمده است به نوعی هرچند مختصر توضیح داده شده شود. در مورد فیلمنامه نویسی ما چند قسمت داریم. یک قسمت ساختار یکی شخصیت است، یکی محتوا و یکی چگونه نوشتن است که هرکدام از اینها به فصول مختلفی تقسیم می شود.
ما از این چهار گروه در مورد فیلمنامه به دوبخش مهم آن که ساختار و شخصیت باشد در موردش توضیح دادیم. چندسال پیش در بازار کتاب که می گشتم حدود 50 عنوان کتاب در مورد مباحث تئوری سینما و فیلمنامه و رمان و داستان بود تهیه کرده و مطالعه کردم و مباحث ساختار و شخصیت را در کتاب آوردم.
با برداشتی که از کل مباحث داشتم در کتاب حدود 23 عنوان از این کتب را ذکر کردم. این می تواند در حد ـ بسته به نظر استاد ـ دو تا چهار واحد فیلمنامه نویسی مورد استفاده واقع شود. کتاب هم به صورت اینترنتی قابل تهیه است.
رسا ـ لوازم رشد و گسترش ادبیات در حوزه های چیست و الان در این مبحث در چه جایگاهی قرار داریم؟
در حقیقت امروزه جایگاه علما و طلاب در مورد ادبیات و هنر یک جایگاه کمی هست. درصد تولیدات را که ببینید علما و روحانیون درصد کمی دارند. البته پیشرفت داشته با توجه به وجود دانشکده صدا و سیما در قم ولی مشکلی که هست دانشگاه و دفتر تبلیغات اینها در حد یک آموزش سطحی است.
اگر نیرو بخواهد پرورش پیدا کند که بتواند تولیداتی را داشته باشد و آنها در سطح کشور مطرح و تأثیرگذار باشد، محتاج این است که یک مراکزی اینها را بعد از آموزش مورد استفاده قرار داده و رشد دهند.
تربیت کردن و پرورش دادن اینها زمان طولانی تری می طلبد. یکی دیگر اینکه در داستان و رمان باید مراکزی مثل مرکز خدمات حوزههای علمیه بتوانند کتب اینها را چاپ کنند و در مورد سینما که خیلی مهم است و تاثیرگذار است، حتما باید بودجههایی تخصیص داده شود.
مراکزی باشد که فیلمنامهها را تصویب کنند و وقتی این اتفاق افتاد، آن را تحویل حوزه یا ارشاد و صدا وسیما بدهد و این گونه سالی چند فیلم سینمایی تولید می کند و این حالت تجربی داشته باشد یعنی آزمون و خطا اتفاق افتد تا کیفیت کار بالا بیاید و در تولیدات سینمایی نیروهای جوان پختگی و قدرت پیدا کنند.
متأسفانه ما فقط در سطح یک آموزش، در حد کارشناسی ارشد در دانشگاه صدا و سیما داریم یا آموزش های سطحی در مراکز هنری حوزوی داریم، اینها خیلی کم است. بسیاری از بزرگان سینما می گویند باید 20 سال در سینما زحمت بکشند که کار بکند و اصلاح شود و به تولید برسد و در جامعه بیاید و بازخورد جامعه برگردد به این هنرمندان که اینها رشد پیدا کنند.
شما کتب قدیمی جهان اسلام، کلیله و دمنه و مانند اینها را ببینید معمولا اینها را علما نوشتند. آن ها که علم دین و معرفت داشتند دست به قلم شدند. الان هم باید همین کار بشود. روحانیانی که درک صحیحی از دین پیدا کرده و پختگی دارند و ایمان قوی دارند، تحلیلشان تحلیل دینی است اینها بیایند و آثار هنری را ایجاد کنند.
چون می دانید هر اثر هنری از خصلتهای درونی و جهان بینی درونی شخص می آید. قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ. آن شخصیت انسان بروز می کند. اگر انسان شخصیتش توحیدی و خدایی باشد آن اثرش هم اینگونه است. تا این کارها نشود ما اثر اسلامی و اثری که حیات بخش باشد نمی توانیم تولید کنیم. چاره ای نیست جز این کار.
رسا ـ انقلاب اسلامی در ورود حوزویان به ساحتهای هنری و ادبی چه نقشی داشته و چه ظرافتهایی را پیش روی حوزه قرار داده است؟
نقش انقلاب اسلامی که بسیار حیاتی و مهم بوده است. یعنی تا قبل از انقلاب اسلامی این نیاز برای حوزویان که بیایند در عرصه هنر فعالیت کنند شدت نداشته است. هم تعداد روحانیون کم بود و هم تعداد مراجعات و تقاضاها کم بوده است؛ اما اکنون که حکومت دینی است الان تقاضاهایی وجود دارد برای اینکه در این عرصه ها محصولات دینی تولید و عرضه شود و این باعث یک نیاز شدیدی شده است و افرادی هم که مایل به این مسیر باشند خوشبختانه فراوان هستند.
ما امروز در قم بیش از چند صد طلبه داریم که در دانشکده صدا وسیما درس خواندند و در جاهای مختلف دیگر، اینها در حد کارشناسی ارشد و بعضا دکتری در هنر کار کردند و توانایی کار دارند و جمهوری اسلامی زمینه مساعد برای رشد اینها ایجاد کند. یکی از آنها مدیریت قوی و سرمایه که اینها آثار تولید کنند مهم است.
شما ببینید افرادی و طلابی هستد که آمادگی برای ساخت فیلم دارند؛ ولی یک فیلمی که بخواهید بسازید بالای دو میلیارد، پول لازم است. حالا در آن حد نه ولی در حد 500 میلیون یک فیلم معمولی هزینه بر است و این از قدرت یک طلبه و انسان معمولی خارج است.
مثلا از این صد نفر 50 تا فیلمنامه می آید و ده تای اینها انتخاب شود و از این، 5 تا ساخته شود. 5 اثر فیلم سینمایی از این جوانان ساخته شود و کم کم بعد از چند سال، آثار فاخری می شود. باید انقلاب اسلامی برای این قضیه فکری کند تا این اتفاق مبارک بیفتد.
رسا ـ نظرتان درباره فیلمهای سینمایی و جشنوارههای داخلی چیست؟ بدنه حوزه چه وظیفه ای در این زمینه دارد؟
جشنوارههایی که هست متأسفانه انحراف به وجود آمده است که خلاف شرع و اخلاق در آن هست. به مدیریت کشوری برمی گردد. چون برخی مسئولین کشور مقداری استحاله شدند، به طوری که افکارشان، افکار سینمای فرانسه است و بودجه در این زمینه از آن سمت هدایت میشود؛ ولی متن حوزه که علما هستند البته یک مقدار دارد جا می افتد؛ اما باید متوجه باشند که تبلیغ دین و هر مکتبی از طریق رسانه هاست. چه مستند و چه داستانی و سریال و ...
شما نگاه کنید سریال های آمریکایی مرتب در ایران پخش می شود و حوزه باید از لحاظ فکری اینها را کار کند. حالا من خودم که این حدود 50 کتاب را مطالعه کردم دیدم خیلی ما کم کاری کردیم در زمینه شناخت سینما. فرض مثل بنده که واقعا با زحمت زیاد و کمبود مالی نشستم کار کردم مثلا می بایست امثال بنده را در نظر بگیرند که در این زمینه خط شکنی و تحقیقات می کند.
باید کتابهایی که طلاب در این زمینه نگارش می کنند را پذیرا باشند که من محقق و عالم دینی هستم که برای اسلام دارم کار می کنم نه اینکه بگویند این هم منحرف شده است و رفته است در هنر و دارد درباره آن تحقیق می کند، رها کن این حرفها را بیا فقه و اصول را کار کن!
در حوزه باید هنر جایگاه پیدا کند مثل کسی که فقه و اصول کار می کند و مورد عزت و احترام هست و از لحاظ شهریه مشکلی ندارد. حوزه این کار را برای ما هم انجام دهد. باید کار بخواهد مثلا کتاب ارائه دهیم و تدریس کنیم برای طلاب اینها را کسانی که می خواهند در این زمینه کار کنند علمی بالا بیایند.
الان متاسفانه برخی از افراد هستند که کارشناسی ارشد در عرصه هنر گرفتند خودشان می گویند ما چیزی یاد نگرفتیم و می گویند عمرمان تلف شد. البته نمی شود ایراد گرفت چون رشته های دانشگاهی همه جا اینگونه است و هرکس خودش باید فعالیت فردی داشته باشد که به مطلوب و اوج برسد.
ما می توانیم بعضی از افرادی که کارشناسی ارشد گرفتند و یا به طور آزاد آموزش می بینند، اینها را پرورش بدهیم که فیلمنامه نویس واقعی شوند. یا مثلا مثل بنده، که می خواهم محقق و نویسنده بشوم و تاریخ اسلام را به صورت پویانمایی بنویسم. خوب این سال ها کار می برد.
اگر شرایط مناسب باشد باید بنشینم پویانمایی را کار کرده و چند فیلم سینمایی تولید کنم که از دیدگاه شیعی باشد و محتوای اسلام را مطرح کند.
خوب چرا نمی توانم الان انجام بدهم؟ چون مجبورم برای تامین معاش فعالیت دیگری داشته باشم؛ اما اگر حوزه خودش یک مکانیسمی داشته باشد که ما را در پناه خودش بگیرد، ما می توانیم فیلمنامه ایجاد کنیم. الان فلیمنامه خوب را همه جا می خواهند. حتی هالیوود و کشورهای خارج هم اگر کسی فیلمنامه خوب داشته باشد به او پیشنهاد کار می دهند.
ما هم می توانیم با توانمان در حوزه فیلم تولید کنیم و پشتوانه ای برای سینما و تلویزیون ایران باشیم ولی جایگاه نداریم. شما مثلا فیلمنامه مینویسی در 5 سال سه تا فیلمنامه سینمایی بنویسید سه تا رد شود و چهارمی مقبول بیفتد. اگر موسساتی باشد می تواند همه اینها را مدیریت کند.
سینمای ایران حدودا در سال 100 فیلمنامه می خواهد. لااقل 20 فیلم را می توانیم در زمینه دینی کاملا تولید کنیم. می شود این کار را کرد و می بینید چه موجی ایجاد می کند. به جای فیلم های مبتذل، فیلم های قوی دینی تولید می شود و این فیلمها رسالت رساندن دین را به مردم نشان می دهد؛ اما متاسفانه حامی وجود ندارد.
رسا ـ پیشنهادتان چیست؟
متن حوزه علمیه آن متن اصلی اش یکی اینکه باید این جایگاه را بگذارد برای روحانیونی که در این زمینه تحقیق می کنند و تدریس می کنند. باید برنامه ای داشته باشد که طلاب بتوانند فیلمنامه بنویسند. فیلمنامه مثل کتاب است. همان طور که کتاب مفید است فیلمنامه هم جایگاه و مشتری هم دارد. این طور هم نیست که در ایران کسی با نوشتن فیلمنامه زندگی اش بچرخد.
باید حمایتهایی باشد که نویسندههایی که خلق اثر خوب دارند بتوانند هر چند فیلمنامهشان یکی یا دو باشد و تا به تولید برسد.
یکبار یکی از فیلمنامه هایم را بردم یکی از مراکز شخصی فیلم سازی تهران اول دید که آخوند هستم چپ چپ نگاهم کرد، گفتند آخوند هم مگر فیلمنامه نویس می شود؟! اتفاقا آن موسسه خیلی معروف هم هست و بعد از حدود یک ماه که رفتم سراغشان، این دفعه جور دیگری نگاه میکرد و باورش نمیشد این نوشته یک "آخوند" هست! گفت خودت نوشتی؟ گفتم بله. گفت: اینها تخیل است که رفتی تحقیق کردی؟ داستانش درباره پهپاد آمریکایی در ایران بود. دیدم این قضیه یکی از افتخارات ایران است و این را برجسته اش کنیم. این بنده خدا باورش نمی شد.
رسا ـ از وقتی که برای خبرگزاری رسا گذاشتید از شما سپاسگزاریم./829/گ401/س
خبرنگار: محمدمهدی مرادی